مطالعة تاریخ شفاهی مساجد
خوشبختانه تاریخ شفاهی بعضی از مساجد مهم و موثر در تاریخ انقلاب، بهویژه مساجد مهم تهران، منتشر شده است.[۱] البته در خاطرات شفاهی بسیاری از فعالان زمان انقلاب نیز به فعالیتهایشان در مساجد و مدارس اشاره شده است که مطالعة آنها خالی از لطف نیست و میتواند الگویی برای این دوره باشد؛ بهویژه که مساجد، پایگاه اصلی انقلابیها و مذهبیها بود و در همین مکانها سازماندهی، آموزش و تربیت نیروها و … انجام میشد. بسیاری از این مساجد در پیش از انقلاب و دهة اول انقلاب، پایگاه جدی نشر معارف اسلام و انقلاب بود و آنها فعالیتهای چشمگیری چون تظاهرات، اجتماعات، تواشیح، گروههای سرود و تئاتر، نشریات و کارگاههای گوناگون نقاشی، خوشنویسی و … داشتند.[۲]
حفظ پایگاههای قدیمی و راهاندازی پایگاههای جدید
پایگاه و پاتوق برای فعالیت به راحتی به دست نمیآید و در اختیار ما قرار نمیگیرد. پس دقت کنیم از همین فرصتها و پایگاههایی که داریم درست استفاده کنیم. متأسفانه بسیاری از ما از سنگرها و پاتوقهای موجود استفاده شایانی نمیکنیم، و در حفظ آنها کوشا نیستیم، اما همواره درصدد فتح سنگرها و ایجاد پاتوقهای جدیدیم. این درحالی است که باید پاتوقها و سنگرهایی را که داریم به وضعیت تثبیتشدهای برسانیم و سپس برای ایجاد پاتوقها و فعالیتهای جدید اقدام کنیم.
شناسایی فرصتها و ظرفیتهای
شناسایی فرصتهای فعلی در شهرها و روستاهای پیرامونی ضروری است. از سویی، باید روحانیان و طلاب خوشفکر هر منطقه را شناسایی کنیم. باید فردی را که فعالیت سازنده یا همسو با ما انجام میدهد، کمک و حمایت کنیم؛ زیرا موفقیت او، موفقیت جبهة فکری و فرهنگی انقلاب در شهر، و تضعیف جبهة مفسدان است. نمیتوانیم صرفاً کناری بنشینیم و منتظر تحول فرهنگی در منطقة خومان باشیم. تا خودمان وارد کار و فعالیت نشویم، نباید انتظار تحول فرهنگی و دینی در شهر و منطقه داشته باشیم.
الگوی عملی فرهنگی
مشکل بسیاری از فعالان فرهنگی و تشکلی ما این است که الگوی عملی و عینی ندارند. ما باید به گونهای فعالیت کنیم که با این کارها، یک الگوی عملی برای دیگر فعالان و مساجد شویم. الگو بودن یک مسجد یا پایگاه بسیج یا یک هئیت، باعث میشود که مساجد، هئیتها و پایگاههای دیگر از آن ایده بگیرند و فعالیت خودشان را جهت دهند؛ همچنان که اگر یک تشکل یا مجموعۀ خوبی داشته باشیم، میتوانیم روی تشکلها و مجموعههای دیگر اثر بگذاریم و برای دیگران، الگوبخش شویم.
از دیگر مشکلات ما این است که از تجربههای دیگران استفاده نمیکنیم. این استفاده نکردن اغلب از بیخبری ما ناشی میشود. درواقع اطلاعات و شناخت ما از سنگرهای جبهة خودی کم است. این در حالی است که باید از تجربههای مساجد و پایگاههای دیگر استفاده کنیم.[۳]
آرمانگرایی در عین واقعگرایی
از سوی دیگر، انتظار نداشته باشیم که فضای شروع فعالیت ما، حتماً آماده، آرمانی و دارای همه نوع امکانات باشد و تمام کارهایمان بینقص باشد یا انتظار داشته باشیم اعضای هیئت امنا از همة فعالیتهای ما حمایت کنند و نهادها، مراکز یا شخصیتهای صاحب نفوذ شهری، نظری سوء یا انتقادی نسبت به فعالیتهای ما نداشته باشند. این را بدانیم که همیشه این گونه نیست که در و تخته با هم جور باشند.
برگزاری دورههای آموزشی برای مخاطبان
با فضاهایی که در مساجد داریم میتوانیم دورههای گوناگون آموزشی، فرهنگی، دینی، مهارتی و … برای مخاطبان خود در دورههای سنی متفاوت ـ از دانشآموز تا دانشجو و میانسالان آقا و خانم ـ برگزار کنیم. البته شرط لازم برای این کار داشتن انگیزه و اراده و همت کردن است. دایرة این دورهها نیز میتواند از کلاسهای مطالعاتی اندیشههای امام(ره)، رهبری، شهید مطهری(ره)، شهید آوینی(ره)، تاریخ معاصر، تاریخ اسلام، هنر انقلاب و دفاع مقدس تا جلسات نقد و پخش فیلم، مستند، نمایشگاههای عکس، کاریکاتور و نقاشی، کلاسهای مهارتی مانند مستندسازی، فیلمسازی، کامپیوتر، زبان، را دربرگیرد. برای برپایی این دورهها در درجة اول میتوان از پتانسیل شهر و منطقه خود نهایت استفاده را ببرید. حتی اگر خودمان یا دوستانمان میتوانیم در حوزهای طرح بحث یا کلاسی برگزار کنیم، متولی آن بخش شویم و مسئولیتی برعهده بگیریم.
شبکهسازی فعالان فرهنگی
با هر تعداد نفر که در هر شهر هستیم مرتبط و هماهنگ باشیم. هماهنگی و جلسات مشترک ماهانه یا فصلی فعالان فرهنگی فوقالعاده تأثیرگذار است و الگوهایی برای فعالیت میدهد. سعی کنیم هر بار جلسة خود را در یکی از پایگاهها برگزار کنیم. لازم نیست ابتدای کار، حلقة کاری و هماهنگی خودمان را آنقدر وسیع کنیم که نتوانیم جمع و جورش کنیم. میتوان چند حلقة کاری تعریف کرد. قرار هم نیست که در همة این زمینهها حتماً سر و صدا و کارهایی بکنیم که بی جهت، حساسیتها را برانگیزیم.
اگر نتوانیم با مبانی و دغدغههای مشترک، فعالیت خود را شروع کنیم، قطعاً در آیندهای نزدیک از هم میپاشیم. پس نیروسازی را از همین الآن جدی بگیریم.
توجه به نیاز و روحیات مخاطبان
در برگزاری دورهها یکی از موضوعهایی که باید مدنظر قرار گیرد ظرفیت مخاطبان است. بیتوجهی به این موضوع سبب بیانگیزگی و حتی کاهش تعداد مخاطبان میشود. برای چنین دورههایی باید به نکتههای زیر توجه کرد:
۱٫ ظرفیتهای مخاطبانمان. برای هر دورة سنی و تحصیلی ــ دانشآموز، دبیرستانی، دانشجو ــ مجرد یا متأهل و … با توجه به نیازهایشان سیرهای مطالعاتی ویژهای در نظر بگیریم.
۲٫ مشخص و محدود بودن دورة سیرهای مطالعاتی. دورههای برپا شده به گونهای نباشد که دورهای دو یا سهساله، تمام شود. چون همین زمان طولانی، باعث کاهش انگیزه و خستگی افراد میشود. برای پرهیز از این مسئله در مرحلة اول، محدودة زمانی دوره را دو، سه ماهه قرار دهیم. همین محدود بودن دوره باعث میشود که اگر کسی از دوره خوشش نیامد، یک یا دو ماه باقیمانده را تحمل کند و در کلاسها حاضر شود.
۳٫ استفاده از افراد شرکتکننده در دورهها و سیرها. این افراد حداقل میتوانند دورههای مشابه را برای دوستان دانشآموز راهنمایی یا دبیرستانی مدیریت کنند. اگر از آنها استفاده نکنیم، فایدة چندانی ندارد. بنابراین اگر برنامهای برای تحول فرهنگی در شهر داریم، باید برای فارغالتحصیلان یا شرکتکنندگان باسواد این دورهها هم برنامه داشته باشیم.
۴٫ استفاده از برنامههای متنوع طی دوره. چه بسا پخش یک فیلم، مستند یا دیدار با یک عالم یا استاد، یا حتی اردوی دستهجمعی یک روزه، به نشاط اعضای دوره کمک کند.
۵٫ شروع دوره با کتابهای خوب. اگرچه کتابهای شهید مطهری بسیار خوب هستند، ممکن است برای عدهای جذاب نباشد. بنابراین میتوان این دورهها را با کتابهای اخلاقی دیگر مانند کتابهای آیتالله حسین مظاهری، شهید دستغیب، آیتالله مصباح یزدی، «چهل حدیث» امام خمینی(ره) یا حتی کتابهای رقیقشدة اندیشههای شهید مطهری مثل «مجموعة چلچراغ حکمت» آغاز کرد.
۶٫ مرعوب نشدن در برابر مشهورات و محدود نکردن خود به قالبها. چه کسی گفته است شروع دورة مطالعاتی حتماً باید با کتابهای شهید مطهری یا فلان شخصیت بزرگ باشد. ما منکر استفاده از آثار ایشان نیستیم و افتخار هم میکنیم که کتابهای ایشان را مطالعه کنیم، اما آیا امکان ندارد که دوره را با یک کتاب رمان، داستان، مجموعه شعر یا حتی پخش فیلم و مستند آغاز کنیم؟! آیا مشکلی پیش میآید؟ پس خودمان را محدود قالبها و ابزارها نکنیم. مثلاً، دانشجویان بسیجی دانشگاه تهران، شروع دوره مطالعاتیشان درباره جنبش نرمافزاری و تولید علم را با کتاب «نشت نشاء» آقای امیرخانی شروع کردند و … پس قرار نیست خودمان را در یک قالب و شیوه محدود کنیم.
مطالعة تاریخ، تاریخ شفاهی و خاطرات
شروع چنین دورههایی باید جذاب باشد. مثلاً با کتابهای تاریخی آغاز شود، آن هم نه صرفاً با کتابهای تحلیلی، بلکه با کتابهای تاریخ شفاهی و خاطرات مبارزان انقلابی.[۴] البته باید به این نکته هم توجه کنیم که این کتابها برای علاقهمند شدن به مطالعه خوب است و نباید خود را به آنها محدود کنیم و از کتابهای تحلیلی و عمیق غافل شویم. ما باید بکوشیم که ذهن نقاد و تحلیلی داشته باشیم، نه مثل یک دایرهالمعارف یا کشکول.
سیرهای مطالعاتی تخصصی در مراحل بعدی
دربارة ادامة سیر مطالعاتی باید برنامه داشته باشید؛ یعنی بعد از مدتی کسانی که سیر مطالعاتی را طی کردند باید در حوزه تخصصی یا رشتة خودشان متمرکز شوند؛ برای مثال اگر رشتهمان مدیریت است، سیر مطالعاتی ویژة مدیریت اسلامی، اگر علوم قرآن است، مباحث تخصصی تفسیر قرآن، و اگر علوم سیاسی است مباحث جدی این حوزه را پیگیری کنیم. سیرهای مطالعاتی باید بهگونهای باشد که از یک سو سیرهای مطالعاتی عمومی برگزار شود و از سوی دیگر در کنار آن، سیرهای مطالعاتی تخصصی هم راهاندازی شود تا هر فردی در حوزة مورد علاقهاش با برخی دوستان دیگر فعال شود.
نکتة دیگر این است که موضوعات سیرهای مطالعاتی خودمان را محدود نکنیم. حتی گاهی برای تنوع هم که شده است در بازة زمانی محدود، به موضوعات سیاسی و اجتماعی مورد نیاز خودمان، مانند مسائل جهان اسلام، وهابیت، غربشناسی، افریقاشناسی، امریکای لاتینشناسی و … توجه کنیم.
هنر و ادبیات ابزارند نه هدف!
متأسفانه برخی از ما از ظرفیت هنر و ادبیات و رسانه غافلیم یا اینکه در استفاده از آنها افراط میکنیم. مخالف خواندن رمان، شعر، داستان و فیلم نیستیم، ولی هر کدام باید ضریب خاص خودشان را داشته باشد. دانستن کلیات اندیشه اسلامی، اندیشة امام و رهبری و تاریخ معاصر و انقلاب برای همه ضروری است و اگر کسی اینها را نداند، احتمال اشتباه و انحرافش بسیار زیاد است.
استفاده از ظرفیت هنر و ادبیات انقلاب
هنر و ادبیات انقلاب اسلامی ابزاری است که ما میتوانیم از آن برای تحقق اهدافمان استفاده کنیم. از یکسو میتوانیم هنر و رسانه را در خدمت اهداف فرهنگی و دینی خودمان بگیریم و از سویی دیگر، از ظرفیتهای مسجد، کانونها و تشکلهای مذهبی و هیئت برای گسترش و تعمیق هنر و اندیشة انقلاب اسلامی استفاده کنیم. پس دو موضوع مطرح است: خدمت متقابل هنر و مسجد. بیان هنری اندیشهها و طرح آنها در قالب فیلم یا مستند، نقاشی یا سرود یا عکس میتواند این اندیشهها را ماندگار و تأثیرگذار بکند.
برای استفاده از ظرفیت هنر میتوان در پایگاههای مساجد، تشکلهای مدارس یا حتی دانشگاهها، به صورت برنامهریزیشده، فیلمها و مستندهای اثرگذار را نمایش داد یا نمایشگاه کاریکاتور، عکس و نقاشی برگزار کرد. و در مراحل بعدی به تشکیل گروههای تئاتر یا فیلم سازی اقدام کرد.
ثبت و ضبط تاریخ شفاهی مساجد
خاطرات فعالان و شهدای مساجد و نیز شخصیتهای فرهنگی، سیاسی و انقلابی شهر خودتان را ثبت و ضبط و سپس منتشر کنید. دربارة فعالیتهای مساجد یا فعالان مسجدی ــ که سابقة جبهه و جنگ یا مبارزات انقلابی دارند ــ مستند بسازید. از صداوسیمای استان یا مراکز فرهنگی و هنری، مانند بنیاد شهید، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان ملی جوانان یا سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری در این زمینه کمک بگیرید.
الگویی برای ثبت تاریخ شفاهی
شما اسم سیدقاسم یاحسینی را شنیده یا کتابهای ایشان را خواندهاید. او از نویسندگان ادبیات پایداری است. انتشارات سوره مهر حدود ده جلد، و انتشارات فاتحان هم حدود پنج جلد کتاب از ایشان در زمینة دفاع مقدس منتشر کرده است. سیدقاسم اهل بوشهر است؛ یعنی شهرستانی است، حدود پنجاه سال دارد و بالای یکصد جلد کتاب نوشته که حدود شصت جلد از آن دربارة بوشهرشناسی است، ولی بقیه، اغلب در زمینة دفاع مقدس، انقلاب و تاریخ معاصر است. ایشان هر وقت تهران میآید، با خودش دو، سه جلد کتاب برای چاپ میآورد. این نویسندة شهرستانی بسیار فعال است و همین موضوع نشان میدهد که صرف شهرستانی بودن و بهرهمندی از امکانات کمتر دلیل بر این نمیشود که فرصتهای خود و ظرفیتهای منطقه را قدر ندانید. یاحسینی در کتابهایش، خاطرات شفاهی بسیاری از رزمندگان بوشهری، آبادانی و … را به جامعه معرفی کرده است. ای کاش هر استان و منطقه یک سیدقاسم یاحسینی میداشت تا رزمندگان و شهدای گمنام شناخته میشدند.
استادان متعهد را شناسایی کنید!
باید ظرفیتها و فرصتهای منطقة خودتان را خوب شناسایی کنید و به کار بگیرید و نگذارید افراد با استعداد خودشان را دست کم بگیرند یا بیانگیزه شوند. اگر قابلیت دارند و افرادی خودساخته و اهل فکرند، جلسات منظم برایشان برگزار کنید و حتی بحثهایشان را ضبط و مکتوب نمایید. در مراحل اولیه به صورت جزوات و بعداً پس از ویرایش و اصلاحات و افزودنیهای لازم به صورت کتاب و کتابچههای ۲۰۰ـ۱۵۰ صفحهای منتشر کنید.[۵]
آشنایی با آثار جبهة فرهنگی انقلاب
باید برنامههای شما در مساجد و دانشگاهها به گونهای باشد که هر کسی با شما همکاری میکند استادان و آثار جبهة فرهنگی و فکری انقلاب را بشناسد، خوانده باشد و حداقل اینکه اسم این افراد و کتابها و مراکز به گوشش خورده باشد.
برنامهریزی برای آیندة فعالان مسجدی
اگر قصد تأثیرگذاری ماندگار در فضای شهر و منطقه را داریم، باید برای آیندة فعالان مسجد برنامهریزی کرده باشیم. باید هم جویای درس و بحث ایشان باشیم و هم جویای اشتغال به کارشان. اگر کسی در شرف ازدواج است و نیاز به کمک مالی دارد، کمک و حمایتش کنیم؛ برای مثال صندوق قرضالحسنهای تأسیس کنیم تا هر کسی که نیاز مالی پیدا کرد، بتوان با این صندوق از او حمایت کرد. مؤسسه، تعاونی یا … ایجاد کنیم تا هم نیروهای مفیدمان را در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی انقلاب به کار گیریم و هم این نیروها با فراغ بال، وقت خودشان را در اختیار ما، مسجد و نیروهای جدید مسجدی بگذارند.
یکی از اشتباهات جدی فعالان مسجدی ما این است که بیتوجه به آیندة نیروهایشان، میخواهند به شکلی ماندگار و مؤثر فعالیت کنند.
حمایت از فعالیتهای فرهنگی مثبت
الآن حمایت از فعالیتهای فرهنگی و فعالان این عرصه باید مورد توجه قرار گیرد؛ برای مثال، اگر فروشگاه کتاب خوبی پایگاه توزیع محصولات فرهنگی انقلاب اسلامی در شهرتان هست باید از آن حمایت کرد؛ زیرا اگر شما نتوانید از آن حمایت کنید و کتابهای خودتان را از این فروشگاه نخرید، ممکن است این مرکز دچار مشکل شود تعطیل گردد یا تغییر ماهیت بدهد و مثل بسیاری از کتابفروشیهای دیگر شهر، هر نوع کتاب و محصولی را توزیع کند. بنابراین اگر میخواهید مسابقة کتابخوانی برگزار کنید، سعی کنید کتابهایش را از این فروشگاه تهیه کنید. آن فروشگاه هم قطعاً تخفیفات لازم را خواهند داد. نمونۀ دیگر، فعالیت دوستانتان در اتحادیۀ انجمن اسلامی دانشآموزان این شهر، مدارس، بسیج دانشجویی یا انجمن اسلامی آنجاست، از اینرو باید از سنگرهای خودتان در شهرستان و منطقه حمایت کنید.
پینوشتها :
[۱]. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تاریخ شفاهی مسجد ابوذر، ارک، قبا و دیگر مساجد و حسینیهها و مراکز آموزشی و مذهبی را منتشر کرده است.
[۲] . دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب و ماهنامه راه، درصددند در راستای ثبت تاریخ شاهی انقلاب، تاریخ مساجد را ثبت و ضبط کنند.
[۳] . برای مثال، مسجد صنعتگران مشهد و فعالیتهای حاج آقای صرافیان در آنجا، مسجد قبا در زمان فعالیت شهید مفتح، مسجد هدایت در زمان آیتالله طالقانی، مسجد کرامت مشهد در زمان فعالیت آقا و مسجد جوادالائمه(ع) در تهران.
[۴]. مانند خاطرات احمد احمد، خاطرات عزت شاهی و دیگر خاطرات شفاهیهایی که مرکز اسناد انقلاب اسلامی، انتشارات سوره مهر، منتشر کرده است. ناشران دیگری مانند انتشارات ملک اعظم با کتاب خواندنی «خاکهای نرم کوشک»، بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، انتشارات فاتحان و … کتابهای خوبی در این زمینه به جامعه عرضه کردهاند.
[۵] . برای مثال حاج حیدر رحیمپور، حاج آقا روح یا نظافت یا استاد طاهرزاده شهر خودتان را پیدا کنید. فعالیتهای کانون رهپویان وصال شیراز حاج آقای انجوینژاد، گروه فرهنگی لبالمیزان، مؤسسه اشراق بابل زیرنظر حاج آقای مؤیدی هم یک الگو برای شهرستانیهاست.
zamane.infoمنبع