loading...
مسجد
امینی بازدید : 7 شنبه 12 مرداد 1392 نظرات (0)

منظور از آباد ساختن مساجد صرفاً آبادى ساختمان نيست، بلكه به معناى اجتماع و شركت در مسجد نيز مى باشد. بنابراين، مشركان نه حق شركت در مساجد را دارند و نه حق تعمير و بناى ساختمان آن ها را. عمران مسجد به هر شكلى كه باشد، بايد به دست مسلمانان انجام گيرد. البته متولّيان و پاسداران مساجد نيز بايد از ميان پاك ترين افراد انتخاب شوند. بايد دست هاى ناپاك را از تمام اين مراكز مقدس كوتاه كرد.

از روزى كه گروهى از زمامداران جبار و يا ثروتمندان آلوده و گنه كار دست به ساخت مساجد و مراكز اسلامى زدند، روح معنويت و برنامه هاى سازنده در آن ها مسخ شد. از اين روست كه مى بينيم بسيارى از اين گونه مساجد در كشورهاى اسلامى شكل مسجد ضرار به خود گرفته است; ساختمان هايى عظيم و باشكوه و داراى جلوه هاى ظاهرى و زيبا، اما درون تهى و بى روح.

ممكن است بعضى بگويند چه مانعى دارد كه از سرمايه هاى غير مسلمانان براى عمران و آبادى اين مراكز استفاده كنيم؟ اما آن ها كه چنين مى گويند، توجه به اين نكته اساسى ندارند كه اسلام همه جا عمل صالح را ميوه درخت ايمان مى شمرد. نيت هاى ناپاك ممكن نيست عمل پاكى به وجود آورد و محصول مفيدى از خود نشان دهد.

جمله «لم يخشَ الا الله» در دنباله آيه، نشان مى دهد كه عمران و آبادى و نگه دارى مساجد جز در سايه شهادت و شجاعت ممكن نيست. هنگامى اين مراكز مقدس اسلامى به صورت كانون هاى انسان سازى و كلاس هاى عالى تربيت در مى آيد كه بنيان گذاران و پاسداران شجاعى داشته باشد; آن ها كه از هيچ كس جز خدا نترسند و تحت تأثير هيچ مقام و قدرتى قرار نگيرند و برنامه اى جز برنامه هاى الهى در آن پياده نكنند. آنچه امروز بيش تر اهميت دارد، عمران و آبادى معنوى مساجد است و به تعبير ديگر، بيش از آنچه به ساختن مسجد اهميت مى دهيم، بايد به ساختن افرادى كه اهل مسجد و پاسداران مسجد و حافظان آن اند اهميت بدهيم.

مسجد بايد كانونى باشد براى هرگونه حركت و جنبش سازنده اسلامى در زمينه آگاهى و بيدارى مردم و پاك سازى محيط و آماده ساختن مسلمانان براى دفاع از ميراث هاى اسلام. به خصوص بايد توجه داشت كه مسجد مركزى براى جوانان با ايمان گردد.14

در ذيل آيات 17 و 18 سوره توبه (ما كانَ لِلمشركينَ اَن يَعمرُوا ...)، تفسير كاشف مى نويسد: «... به اين سان مى بينيم از آغاز، چگونه مسجد پيوندى ناگسستنى با عبادت، فرهنگ، اقتصاد و سياست دارد و چگونه با اين آيات، ولايت مشركان را بر مسجدالحرام لغو مى كند و اجازه نمى دهد سياست را از اسلام و مسجد جدا سازند و اداره و عمارت مسجد و سقايت حجاج از مشركان را به دست گيرند، بلكه بايد عمارت و ولايت مساجد خدا به دست افراد با ايمان و متعهد و عامل به دستورهاى اسلام (به ويژه نماز، زكات) باشد و آن ها جز از خدا، از كسى نترسند. با اين آيات، از زمان پيامبر(صلى الله عليه وآله)مسجد به صورت كانون عبادى ـ سياسى در آمد.»15

«اِنّما يَعمُر مَساجَد اللّهِ ... .» مساجد خدا را تنها كسانى آباد مى كنند كه ايمان به خدا دارند ... بعضى عمران مساجد را به بناى ساختمان و بعضى به اجتماع و رونق دادن آن مى دانند و بعضى هر دو معنا را از مفهوم وسيع آيه استفاده مى كنند.16

طبيعى است آباد كردن مسجد تنها روى هم گذاشتن سنگ و آجر نيست; زيرا اين كار را طاغوتيان بهتر انجام مى دهند، بلكه ساختن با اخلاص و رونق دادن آن با حضور و اجتماع نمازگزاران و زكات دادن و آن را محراب قرار دادن براى مبارزه با شيطان نفس و دشمنان خداست.17

عرفا گفته اند: «مساجد اعضاى بنده است كه به وقت سجود بر زمين نهاده، عمارتش آن است كه آن را به ادب شرع دارند و به زيور حرمت بيارايند و هرگز پيش مخلوق از بهر دنيا بر زمين ننهند و جز خداى جل جلاله را استحقاق سجود ندانند.»18

فخر رازى در ارتباط زكات و عمارت مسجد مى نويسد: «اعتبار اقامه نماز و پرداخت زكات در عمران و آبادى مسجد گويى دلالت دارد بر اين كه آبادى مسجد به حضور در آن است; زيرا وقتى انسان نمازگزار باشد، در مسجد حضور به هم مى رساند و مسجد را رونق و آبادى مى بخشد و وقتى زكات دهنده باشد، طوايف فقرا و مساكين براى دريافت زكات، به مسجد روى مى آورند و بدين وسيله، مسجد آباد مى گردد.»19

ـ آيه ديگرى كه درباره مسجد در قرآن ذكر شده آيه 114 سوره بقره است: «و مَن اَظلمُ مِمّن مَنعَ مَساجدَ اللّهِ اَن يُذكرَ فيها اسمهُ وَسعى في خرابِها اوُلئكَ مَا كانَ لَهم اَن يَدخلوُها اِلاّ خَائفينَ لَهم فِى الدُّنيا خِزىٌ و فِى الاخرةِ عذابٌ عظيمٌ»; و چه كسى ستمكارتر از كسانى است كه از بردن نام خدا در مساجد او جلوگيرى مى كنند و سعى در ويرانى آن ها دارند. شايسته نيست آنان جز با ترس و وحشت وارد اين كانون هاى عبادت شوند. و بهره آن ها در دنيا رسوايى و در سراى ديگر عذاب عظيم است.

اين آيه مصداق كامل عمل رژيم ستم شاهى و عمّال جيره خوار او بود كه در دوران انقلاب و پيش از آن با شيوه هاى گوناگون، سعى در ممانعت از اجتماع مردم در مساجد داشتند و عملاً به تخريب باطنى آن ها دست مى زدند; چرا كه تخريب و ويرانى مسجد صرف از بين بردن ساختمان آن نيست. اگر مسجد داراى روح عبادت و فعاليت مذهبى نباشد ويرانه اى بيش نيست. بر اين اساس، خداوند متعال از كسانى كه سعى دارند مانع عبادت در مساجد شوند و از بردن نام خدا و ايجاد ارتباط بين عبد و معبود در آن ها جلوگيرى نمايند به عنوان ستم كارترين مردم نام مى برد و به مؤمنان سفارش مى كند در مقابل اين زورگويى ها مقاومت نمايند، به طورى كه دشمنان نه تنها مانع اعمال آن ها نگردند، بلكه در درون خود، ترس و دلهره اى را احساس كنند تا توان ورود به اين مكان مقدس را نداشته باشند. اين جزاى دنيايى آن هاست كه چنين خوار و رسوا شوند. البته خداوند متعال در قيامت به عذاب عظيم گرفتارشان خواهد كرد.

اين آيه شريفه به روشنى، نقشى را كه مساجد مى توانند در تربيت اجتماعى، سياسى و دينى مردم مسلمان داشته باشند، بيان مى دارد. «وَالّذينَ اتّخذُوا مَسجداً ضِراراً و كُفراً و تَفريقاً بينَ المؤمنينَ و اِرصاداً لِمَن حَاربَ اللّهَ و رَسولَه مِن قبلُ ولَيحلفنَّ اِن اَردنَا اِلاّ الحُسنى و اللّهُ يَشهدُ اِنّهم لَكاذبونَ». «لاَتَقُم فيهِ اَبداً لَمسجدٌ اُسّسَ عَلَى التّقوى مِن اَوّلِ يَوم اَحقُّ اَن تَقومَ فيه، فيهِ رجالٌ يُجبّونَ اَن يَتطهَّروُا وَاللّهُ يُحبُّ المطّهّرينَ» (توبه: 107 و 108); گروهى ديگر از آنان، كسانى هستند كه مسجدى ساختند براى زيان رساندن به مسلمانان و تقويت كفر و تفرقه ميان مؤمنان و كمين گاه براى كسى كه با خدا و پيامبرش از پيش مبارزه كرده بود. آن ها سوگند ياد مى كنند كه نظرى جز نيكى و خدمت نداشته ايم، اما خداوند گواهى مى دهد كه آنان دروغ مى گويند. هرگز در آن مسجد (ضرار) قيام (اقامه نماز و عبادت) مكن; آن مسجدى كه از روز نخست بر پايه تقوا بنا شده شايسته تر است كه در آن قيام كنى; زيرا در آن مردانى هستند كه دوست دارند پاكيزه باشند و خداوند پاكيزگان را دوست دارد.

ب ـ روايات

قطب راوندى در كتاب لب اللباب، از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل مى كند: مَن احب الله فليحبنّى، و من احبّنى فليحّب عترتى، انى تارك فيكم الثقلين، كتاب الله و عترتى، و من احب عترتى، فليحب القرآن، و من احب القرآن فليحّب المساجد فانها افنية الله و ابنيته، اذن فى رفعها و بارك فيها، ميمونةٌ، ميمون اهلها مزيّنه، مُزّين اهلها، محفوظه اهلها، هُم فى صلوتهم، والله فى حوائجهم هم فى مساجدهم والله من ورائهم «كسى كه خدا را دوست دارد، قطعاً مرا دوست خواهد داشت و آن كه مرا دوست بدارد بايد خاندان و اهل بيت مرا نيز دوست داشته باشد. من در ميان شما دو چيز گران سنگ باقى مى گذارم: كتاب خدا و اهل بيتم و هر كه اهل بيت مرا دوست بدارد، حتماً قرآن را نيز دوست مى دارد و هر كه دوست دار قرآن باشد مساجد را نيز دوست مى دارد; چرا كه مساجد درگاه ها و خانه هاى خداست. در مرتفع ساختن آن ها اذن داده شده و خدا در آن ها بركت قرار داده است. اهل مسجد، مبارك و محترم و آراسته و از خطرات در امانند. آن ها در نمازند و خداوند در كار رفع نياز آن هاست، آنان در مسجدند و خداى بزرگ بر آن ها ناظر و محيط است.»20

همچنين از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل شده است كه فرمودند:

«بهترين مردم كسانى هستند كه پيش از همه به مسجد داخل مى شوند و آخر از همه از مسجد خارج مى شوند.»

در درراللالى نيز از آن حضرت(صلى الله عليه وآله) نقل شده است: «هرگاه گروهى در مسجدى از مساجد خدا به تلاوت كتاب خدا و فراگيرى آن بپردازند، قطعاً آرامش و رحمت خدا بر آنان نازل مى شود و خداوند نام آنان را در زمره ياران خويش ثبت مى فرمايد. و هر كه رفتارش او را در مسير حق كُند نمايد نسبت هاى خويشاوندى اش نمى تواند به او سرعت بخشد.»21

حضرت على(عليه السلام) مى فرمايند: «كسى كه به مسجد مى رود، به يكى از هشت چيز مى رسد:

1ـ دوستى كه در راه خدا از او استفاده مى كند;
2ـ دانشى كه نكته آموزنده اى به او مى دهد;
3ـ آيه اى از آيات الهى را فرا مى گيرد;
4ـ كلمه اى مى شنود كه موجب هدايت او مى گردد;
5ـ رحمتى به او مى رسد;
6ـ كلمه اى فرامى گيرد كه او را از شك باز مى دارد;
7 و 8ـ گناهى را به دليل ترس يا شرم ترك مى كند.»22

پيامبر(صلى الله عليه وآله) خطاب به ابوذر مى فرمايد: «اى ابوذر، هر كس براى خدا بر قطعه اى از زمين سجده كند، آن زمين در روز قيامت به نفع وى گواهى خواهد داد. هر گروهى كه در مكانى فرود مى آيند (چنانچه نيكو كار باشند) آن مكان بر آن ها درود مى فرستد و (چنانچه) گنه كار باشند، آنان را نفرين و سرزنش مى كند. اى ابوذر، بخش هاى زمين، هر صبح و شام با يكديگر به گفتوگو مى پردازند; يكى به ديگرى مى گويد: اى همسايه، آيا امروز با كسى كه به ياد خداوند باشد يا بنده اى كه پيشانيش را براى سجده بر تو نهند برخورد داشته اى؟ پاسخ برخى مثبت است و برخى منفى. بخش هايى از زمين كه با چنين انسان هايى رو به رو شده اند، به شور و وجد آمده، احساس شادى مى كنند. آنان اين موفقيت را كه چنين انسان هايى بر آن ها عبور كرده اند، براى خود فضيلت و امتيازى بر همسايه به شمار مى آورند.»

امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «كسى كه به سوى مسجد گام بر مى دارد، بر هيچ خشك و ترى پا نمى نهد جز آن كه از زمين اول تا هفتم براى او تسبيح مى گويند.»23

شايد مقصود از اين حديث آن است كه زمين، چون مؤمن مسجدى را مى شناسد، او را ثنا و ستايش مى كند. شايد هم مقصود آن است كه زمين، خداوند را تسبيح مى گويد، ولى ثواب آن نصيب انسان مسجدى مى شود.

در حديثى از پيامبر(صلى الله عليه وآله) آمده است: «مسجد همدمانى دارد كه فرشتگان خدا با آنان همنشين و مأنوس اند. هرگاه اينان در مسجد، حضور نيابند، فرشتگان سراغشان را مى گيرند. به هنگام بيمارى، از آنان عيادت و دل جويى مى كنند و در سختى ها، به يارى شان مى شتابند.»24

ج ـ تاريخ اسلام

در اسلام، مسجد جايگاهى به وسعت يك مكتب جامع و زنده و متناسب با هدف ها و آرمان هاى يك رسالت جهانى و ظرفيتى فراگير و به فراخى تمامى انسان ها و همه بشريت دارد.

اسلام نظامى است كه بر پايه ايمان به وحدانيت خداوند عزّوجل بنا نهاده شده و مسلمانان امّتى واحدند كه نظام اسلامى آن ها را بر اساس يك سوگند مشترك گرد هم آورده است. بدين روى، مى توان گفت مسجد مركز اسلام و خانه مسلمانان است و رسول اكرم(صلى الله عليه وآله)صاحب دعوت اسلامى و روشن كننده مشعل اين وحدت. او اولين كسى است كه مسجد را با يك چهارچوب سياسى، اجتماعى و فكرى بنا نمود و آن را مقر خويش قرار داد تا اعراب از هر جاى جزيرة العرب و يا خارج از آن به زيارتش مشرف شوند و درباره دين و دنياى خويش از وى سؤال كنند.25

دين اسلام تنها آيين نجات بخش و سعادت آفرين بشر است كه در همه جنبه هاى زندگى، اعم از اعتقادى، اجتماعى، سياسى، فرهنگى، اخلاقى و اقتصادى، برنامه هاى جامع و كاملى تنظيم نموده و همه را براى آموختن اين درس ها زير چتر تعليم و تربيت خود قرار مى دهد. از اين رو، پيش از هر چيز، به كانونى پر جاذبه نياز است كه بتواند همه اقشار را به خود جذب نمايد و در خود جاى دهد. بر اين اساس، پيامبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) در نخستين فرصتى كه در راه دعوت به اسلام به دست آورد، به تأسيس مسجد به عنوان يك پايگاه مهم اجتماعى و تربيتى اسلام اقدام نمود و در اولين قدم، در فاصله زمانى كوتاهى كه قريب هفده روز طول كشيد، در بين راه هجرت به مدينه و در چند كيلومترى اين شهر، اقدام به تأسيس مسجد قبا نمود و به تعليم و تربيت مسلمانان پرداخت. پس از ورود به مدينه نيز اولين اقدام پيامبر(صلى الله عليه وآله) ساختن مسجد مدينه بود كه قرن هاست پايگاه مقدس اجتماعى و تربيتى مسلمانان مى باشد. بر اين اساس، هر روز كه از عمر اسلام مى گذرد و اين دين آسمانى در دل هاى شايسته و پاك نفوذ بيش ترى پيدا مى كند، بر تعداد مساجد افزوده مى شود. اين موضوع بيش تر به اين دليل است كه كليه معارف و مظاهر اسلامى از مسجد سرچشمه مى گيرد و در دنياى اسلام گسترش پيدا مى كند.

منبع:

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
با عرض سلام و خسته نباشید اینجانب ا-امینی هستم و این وبلاگ در راستای ارزش و اهمیت مساجد و شناخت هر چه بیشتر با اهمیت این پایگاه های مذهبی تهیه شده است امید است گامی کوچکی در این راستا باشد لطفا با نظرات خود ما را در این امر مهم یاری فرمایید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 58
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 20
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 31
  • بازدید ماه : 142
  • بازدید سال : 475
  • بازدید کلی : 4,776