loading...
مسجد
امینی بازدید : 8 شنبه 12 مرداد 1392 نظرات (0)
است.
«تاريخ مدينه دمشق» اثر «ابن عساكر شافعي»، از جمله آثار كهن تاريخي است كه بخش بيان فضيلت‏هاي حضرت علي عليه‏السلام در آن، چشمگيري و برجستگي خاصي دارد. اين كتاب، حاوي نكات ارزنده‏اي در جغرافياي تاريخي، سرگذشت دانشمندان، محدّثان و حافظان حديث شهر دمشق است. اين كتاب پس از پيش‏گفتاري مفصّل از پيشينه تاريخي دمشق، گفتار خود را در زندگي‏نامه رجال، با نام احمد، يعني از پيامبر اسلام صلي‏الله‏عليه‏وآله آغاز كرده، با ذكر احوال محدثان و ناموراني كه از شام ديدار كرده‏اند، به پايان رسانده است. اين مقاله، برداشت و گزيده‏اي از اين کتاب است كه تقديم دوستداران آن امام هُمام مي‏گردد.

جلوه‏هاي بي‏مانند

همزمان با شكل‏گيري و گسترش اسلام، جواني پرنشاط و حماسه‏ساز، سرآمد ياران بود كه همانند و نظيري نداشت و چون خورشيدي مي‏درخشيد. برخي از جلوه‏هاي بي‏مانندي او بدين قرارند:

1. پيشگامي

علي عليه‏السلام نخستين ايمان آور... به پيامبر خاتم صلي‏الله‏عليه‏وآله بود كه «قثم بن عباس» آن را سبب اعتبار علي عليه‏السلام مي‏دانست.
زيد بن ارقم مي‏گويد: «نخستين كسي كه با پيامبر نماز گزارد، علي بود».2
به گفته ابوذر غفاري، پيامبر صلي‏الله‏عليه‏وآله دست علي عليه‏السلام را گرفته، به مردم نشان داد و فرمود: «هان! او اول كسي است كه به من ايمان آورد و او نخستين كسي خواهد بود كه در قيامت دست در دست من خواهد گذارد».3

2. يگانه برادر

هنگامي كه پيامبر خدا صلي‏الله‏عليه‏وآله ميان اصحاب، پيمان برادري بست، علي عليه‏السلام را برادر خود ساخت. ابن عمر در گزارشي از اين ماجرا، اين سخن رسول الله صلي‏الله‏عليه‏وآله به علي عليه‏السلام را نقل مي‏كند: «تو برادر من در دنيا و آخرت هستي!»
جابر در روايتي از پيامبر صلي‏الله‏عليه‏وآله مي‏گويد: «بر در بهشت اين جمله نوشته شده است: لا اله إلا الله، محمد رسول‏اللّه، علي اخو رسول‏الله».
پيامبر اكرم صلي‏الله‏عليه‏وآله به الهي بودن اين برادري اشاره كرده، مي‏فرمايد: «در قيامت اين ندا در آسمان طنين مي‏افكند كه بهترين پدر، پدر تو، ابراهيم است و برترين برادر، برادر تو، علي بن ابي‏طالب است».4

3. پرچمدار سپاه

پرچمداري در جنگ، والاترين منصبي بود كه قهرمانان نامور، عهده‏دار آن مي‏شدند. رسول اكرم صلي‏الله‏عليه‏وآله در نبرد بدر، پرچم سپاه اسلام را به قهرمان جوان خود، علي بن ابيطالب عليه‏السلام سپرد. ابن عباس، قتاده و حكم، علي عليه‏السلام را صاحب پرچم سپاه اسلام در تمامي نبردهاي عصر رسالت مي‏دانند.5

4. سفير ويژه

يك سال پس از فتح مكه، سوره توبه نازل شد و رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏وآله پس از اعزام ابوبكر، به وحي الهي، علي عليه‏السلام را مأمور ابلاغ اين پيام نمود و بي‏درنگ او را جايگزين ابوبكر - كه عازم مكّه بود - كرد و به سوي بيت الله اعزام نمود.
حارث بن مالك درباره اين فضيلت مي‏گويد:
«در مكه به ديدار سعد بن ابي وقاص آمدم و از او درباره مناقب علي عليه‏السلام جويا شدم. سعد به چهار ويژگي علي كه خود ناظر آنها بود، اشاره كرد و گفت: اگر يكي از اين چهار منقبت را داشتم، هر آينه آرزو مي‏كردم كه در دنيا همچون نوح، عمر بلندي مي‏داشتم».
نخستين ويژگي كه سعد ابي‏وقاص برشمرد، اين بود كه رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏وآله پس از اعزام ابوبكر، به علي عليه‏السلام فرمود: «در پي ابوبكر برو و مأموريت را از او بستان و خود آن را به انجام برسان. علي عليه‏السلام چنين كرد و ابوبكر از ميان راه به مدينه بازگشت و به رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏وآله گفت: آيا از سوي خدا درباره ما چيزي نازل شده است؟ پيامبر صلي‏الله‏عليه‏وآله فرمود: خير، جز آن كه اين مأموريت تنها به وسيله من يا يكي از بستگانم (علي عليه‏السلام) مي‏بايد به انجام برسد.

5. تنها در گشوده

پس از ساختن مسجدالنبي، بسياري از اصحاب گِرد آن خانه ساخته، دري از خانه خويش به مسجد گشودند. رسول‏خدا صلي‏الله‏عليه‏وآله در يك اقدام مهم، دستور به بسته شدن تمام آن درها داد؛ ولي در منزل خود و در خانه علي عليه‏السلام را باز نگه داشت. برخي از ياران از گشوده بودن در خانه علي عليه‏السلام گله كردند، اما پيامبر صلي‏الله‏عليه‏وآله اين اقدام را امتثال فرمان الهي دانست.
براء بن عازب از رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏وآله نقل مي‏كند كه فرمود: من دستور بسته شدن تمام درها، جز درب منزل علي عليه‏السلام را دادم؛ همانا من دري را نگشودم يا نبستم؛ مگر آن كه از سوي خدا مأمور به آن شده‏ام.

6. زوج كوثر

ازدواج علي و فاطمه عليهماالسلام، يك پيوند مقدس بود كه در راستاي انجام فرمان الهي انجام گرفت. پيامبر خدا صلي‏الله‏عليه‏وآله به فاطمه عليهاالسلام فرمود: همانا خداوند مرا به تزويج تو براي علي عليه‏السلام توصيه فرموده است.
جابر بن عبداللّه مي‏گويد: رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏وآله در اعتراض ياران نسبت به مَهر كم فاطمه عليهاالسلام چنين فرمود: «علي را من به ازدواج فاطمه درنياوردم؛ بلكه خداوند، اين وصلت را در شب معراج و نزد سدره‏المنتهي6 به انجام رسانيد».7
عبدالله بن مسعود هنگام تصدّي مسئوليت در كوفه، در حديثي از پيامبر صلي‏الله‏عليه‏وآله، به امتثال دستور الهي در انجام پيوند ميان علي و فاطمه عليهماالسلام اشاره کرده و گفته است: پس جبرئيل نزد من آمد و از ساخت بهشتي زيبا گزارشي تقديم كرد و گفت كه اين جنت را خداوند براي علي و فاطمه عليهماالسلام بنا كرده و آن را هديه و تحفة اين زوج ساخته است.

7. داناي امت

ابن ابي سليماي از ابن ابي رباح چنين سؤال كرد: آيا در ميان اصحاب محمد صلي‏الله‏عليه‏وآله داناتر از علي بن ابي‏طالب كسي وجود داشت؟ او پاسخ داد: قسم به خدا! هرگز كسي را جز او نمي‏شناختم.
عايشه، علي عليه‏السلام را اعلم مردم به سنت رسول‏خدا صلي‏الله‏عليه‏وآله مي‏دانست و ابن‏عباس اين حديث را از پيامبر صلي‏الله‏عليه‏وآله روايت كرد كه «علي صندوق و گنجينه دانش من است».8
سعيد بن مسيب مي‏گويد: در ميان اصحاب پيامبر صلي‏الله‏عليه‏وآله كسي نبود كه بگويد از من بپرسيد؛ جز علي بن ابي‏طالب]عليه‏السلام[.
علي عليه‏السلام خود مي‏گفت: قسم به خدا! آيه‏اي نازل نشده، مگر آن كه مي‏دانم براي چه و براي كه و در كجا نازل شده است.

8 . محرم راز

به گفتة سلمان فارسي، علي عليه‏السلام محرم راز و اسرار پيامبر خدا صلي‏الله‏عليه‏وآله بود. او اين سخن را از رسول‏خدا صلي‏الله‏عليه‏وآله بيان مي‏دارد كه چنين فرمود: «علي بن ابيطالب، راز دار و صاحب سرّ من است».9

دفتر فضيلت

علي عليه‏السلام تجسم فضيلت‏هاست و بر تارك هر فضيلتي، نام علي عليه‏السلام مي‏درخشد. احمد بن حنبل گفته است: براي هيچ كس از اصحاب پيامبر فضيلتي همچون فضايل علي وجود ندارد. گزيده‏اي از فضايل او را نظاره مي‏كنيم:

1. برترين بشر

پيامبر اكرم صلي‏الله‏عليه‏وآله علي عليه‏السلام را برترين بشر مي‏دانست و اين نكته ميان ياران او شهرت داشت. عطيه عوفي مي‏گويد: نزد جابر بن عبدالله رفتم؛ در حالي كه بر اثر كهولت سن، ابروانش بر روي ديدگانش افتاده بود؛ از او پرسيدم: از علي براي من سخن بگو. آن گاه جابر ابروان خود را با دستش بالا برد و گفت: «او برترين بشر بود».

2. عصاره انبيا

پيامبر خدا صلي‏الله‏عليه‏وآله، علي عليه‏السلام را در داشتن فضيلت‏هاي مهم، مانند انبياي بزرگ مي‏دانست. ابي‏الحمراء به نقل از پيامبر اكرم صلي‏الله‏عليه‏وآله مي‏گويد: «هر كس بخواهد به علم آدم، فهم و دانايي نوح، حلم ابراهيم، زهد يحيي و جديّت و صلابت موسي بنگرد، همانا به علي بن ابي‏طالب نظاره نمايد».

3. سرآمد صديقان

صديق، مرد بسيار راستگو را گويند و در اصطلاح، كسي را گويند كه در تصديق آن چه بر رسالت آمده، به علم و قول و فعل، كامل باشد.
ابي‏ليلي از رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏وآله روايت مي‏كند كه فرمود: صديقان سه‏اند؛ حبيب نجار مؤمن آل ياسين و مؤمن آل‏فرعون و علي بن ابي‏طالب و او از آن دو برتر است.

حديث محبت

محبت و علاقه پيامبر صلي‏الله‏عليه‏وآله به علي عليه‏السلام بسيار شديد بود. او به علي عليه‏السلام عشق مي‏ورزيد و ديگران را نيز به محبت علي عليه‏السلام فرا مي‏خواند.

1. حبيب احمد

عايشه مي‏گويد: هيچ مردي را نزد رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏وآله دوست داشتني‏تر از علي نديدم.
اوج محبت پيامبر صلي‏الله‏عليه‏وآله به علي عليه‏السلام را مي‏توان در اين سخن ام‏عطيه ملاحظه كرد که مي‏گويد: پيامبر، علي را به سريه‏اي اعزام كرده، پس رسول خدا را ديدم كه دستان خود را به آسمان بلند كرده، اين جمله را بر زبان مي‏راند: «خدايا! مرا مميران؛ تا آنكه علي را ببينم».10
محبت محمد صلي‏الله‏عليه‏وآله را مي‏توان در هجرت علي عليه‏السلام به مدينه، پس از ليله‏المبيت نيز نظاره كرد. ابي رافع مي‏گويد: وقتي پيامبر از رسيدن علي به مدينه خبردار شد، فرمود: علي را نزد من فرا خوانيد. به پيامبر گفته شد كه او توان راه رفتن ندارد. آنگاه پيامبر خود به ديدار علي رفت و پس از ديدن علي، او را در آغوش گرفت و از اين که قدم‏هاي علي ]بر اثر طي كردن راه مكه تا مدينه[ ورم كرده بود و از آن خون مي‏چكيد، گريست و بعد آب دهان را با دست مباركش بر روي قدم‏هاي علي ماليد و براي سلامت و عافيت او دعا كرد و از آن پس، پاي علي بهبود يافت و تا هنگام شهادت، هيچ عارضه و دردي در آن ديده نشد.

2. ترويج دوستي

پيامبر صلي‏الله‏عليه‏وآله ياران و پيروان خود را بر محبت علي عليه‏السلام توصيه مي‏کرد و آن را جواز عبور در قيامت مي‏دانست. ابن عباس در حديثي از رسول‏خدا صلي‏الله‏عليه‏وآله به ديگر ثمره دوستي حضرت اميرعليه‏السلام اشاره کرده، فرمود: «حب علي بن ابي‏طالب گناهان را از بين مي‏برد، آن‏گونه كه آتش هيزم را مي‏سوزاند».

3. نشان نفاق

در نظر پيامبر صلي‏الله‏عليه‏وآله كسي به علي عليه‏السلام بغض نمي‏ورزد؛ مگر آن كه منافق، فاسق يا دنياگرا باشد.11
به گفته جابر و ابي سعيد خدري، نفاق مردم در عهد رسالت، با بغض و كينه آنان به علي بن ابي‏طالب عليه‏السلام شناخته مي‏شد.
سويد بن غفله مي‏گويد: عمر مردي را ديد كه با علي مخاصمه مي‏كند. او رو به آن مرد كرد و گفت: گمان مي‏كنم كه تو از منافقان باشي؛ زيرا خود از پيامبر شنيدم كه مي‏فرمود: علي نسبت به من، همانند هارون نسبت به موسي است؛ جز آن كه بعد از من پيامبري نيست.
عباده بن صامت مي‏گويد: ما فرزندانمان را با محبت به علي بن ابي‏طالب مي‏آزموديم و اگر مي‏ديديم كه كسي علي را دوست ندارد، پي مي‏برديم كه او از ما نيست.
قيس بن حازم اين كلام را از ام سلمه، همسر پيامبر صلي‏الله‏عليه‏وآله نقل مي‏كند كه فرمود: هر كس علي و دوستانش را دشمن دارد، همانا پيامبر خدا را دشمن داشته است؛ زيرا شاهد بودم كه پيامبر او را دوست مي‏داشت.

وصف وصي

حضرت محمد صلي‏الله‏عليه‏وآله از آغاز رسالت تا هنگامه رحلت، در عرصه‏ها و جايگاه‏هاي مختلف، در معرفي جانشين پس از خود تلاش كرد و علي عليه‏السلام را به عنوان امام و خليفة پس از خود به ياران معرفي کرد. برخي توصيفات پيامبر صلي‏الله‏عليه‏وآله:

1. اميرمؤمنان

از ديدگاه پيامبر صلي‏الله‏عليه‏وآله، جايگاه علي عليه‏السلام در ميان امّت، همچون پدر نسبت به فرزند است12 و علي عليه‏السلام به عنوان پيشوا داراي چنين حقي است.
انس مي‏گويد: نزد رسول خدا نشسته بودم كه علي بن ابي‏طالب وارد شد. پيامبر رو به من كرد و فرمود: انس! من و او ]علي[ حجت خدا براي مردمان هستيم.
عايشه از «سيد المسلمين» ناميده شدن علي عليه‏السلام از سوي پيامبر صلي‏الله‏عليه‏وآله خبر مي‏دهد و مي‏گويد: به پيامبر گفتم: يا رسول اللّه! مگر شما سيد المسلمين (آقاي مسلمانان) نيستيد؟ پيامبر پاسخ داد: من خاتم النبيين و رسول پروردگارم و علي سيدالمسلمين است.
پيامبر اكرم صلي‏الله‏عليه‏وآله به كودكان و نوجوانان مسلمان نيز اميرمؤمنان بودن علي عليه‏السلام را مي‏آموخت. بريده اسلمي مي‏گويد: رسول الله به ما توصيه مي‏كرد كه در هنگام سلام كردن به علي، او را «اميرالمؤمنين» خطاب كنيم؛ سپس مي‏گويد: من در آن هنگام 7 ساله بودم.

2. راه راست

گام نهادن در صراط مستقيم و مصون ماندن از انحراف يكي از آثار امارت و خلافت علي عليه‏السلام است كه پيامبر صلي‏الله‏عليه‏وآله بدان اشاره نموده است. حذيفه مي‏گويد: نزد رسول خدا از «خلافت» و جانشيني ايشان سخن به ميان آمد، آن حضرت پيروي از علي را هدايت‏بخش دانست و فرمود: او شما را به راه راست رهنمون مي‏سازد.13
انس بن مالك نيز سلمان فارسي را واسطه قرار داد تا از جانشيني پيامبر صلي‏الله‏عليه‏وآله و زمامداري امت پس از رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏وآله از حضرت سؤال نمايد؛ سلمان در حضور پيامبر صلي‏الله‏عليه‏وآله اين پرسش را مطرح كرد و وي در پاسخ علي عليه‏السلام را به عنوان برادر، وزير و خليفه پس از خود معرفي كرد و او را بهترين يادگاري برشمرد كه در اجراي دين گام برمي‏دارد.

2. ماجراي غدير خم

غدير خم يك روز ماندگار در تاريخ اسلام است. سعد بن ابي‏وقاص مي‏گويد: پيامبر در روز غدير خم علي عليه‏السلام را بلند كرد و رو به مردم كرد و فرمود: ايّهاالنّاس! چه كسي مولاي شماست؟ مسلمانان گفتند: خدا و رسولش. آن گاه پيامبر فرمود: هر كس كه من مولاي اويم، علي، مولاي اوست؛ پروردگارا! با دوستدارانش دوست و با دشمنانش دشمن باش.
ابوهريره نيز ضمن نقل حادثة فوق، از تبريك اصحاب ياد مي‏كند و مي‏گويد: عمر بن خطاب نزد علي آمد و گفت: «بخ بخ لك يا ابن ابي‏طالب» (بشارت باد بر تو يا علي)؛ از اين پس، تو مولاي من و هر مسلمان گشتي.
ابوهريره همچنين به نزول آية «أليوم أكملت لكم دينكم»، پس از انجام اين مأموريت، پيامبر اكرم صلي‏الله‏عليه‏وآله اشاره كرده، از نيكو بودن روزه‏داري در روز 18 ذي‏الحجه (روز غدير خم) ياد مي‏كند.

يك نكته

بزرگي از بني‏هاشم مي‏گويد: مردي را در شام ديدم كه نصف صورت او سياه شده بود و آن را مي‏پوشانيد. از وي سبب اين سياهي را پرسيدم. او در پاسخ گفت: من نسبت به علي بن ابي‏طالب دشمني داشتم و در گفتار از او به بدي ياد مي‏كردم. شبي در خواب، كسي نزدم آمد و گفت: آيا تو همان كسي هستي كه به علي جسارت مي‏كني؟ در آن حال وي به صورتم زد و صبح كه از خواب بيدار شدم، ديدم كه نيمي از صورتم سياه است؛ همان سياهي كه تو آن را مي‏بيني.

يك گفته

عمر بن خطاب مي‏گويد: از پيامبر ويژگي‏ها و خصالي براي علي شنيدم كه هر آينه اگر يكي از آنان را آل خطاب داشتند، برايشان زيباتر از طلوع خورشيد مي‏بود.
روزي من، ابوبكر، عبدالرحمن بن عوف، عثمان، ابوعبيده جراح و تعدادي از اصحاب رسول خدا براي ديدار پيامبر صلي‏الله‏عليه‏وآله راهي خانه امّ سلمه شديم و از او درخواست ملاقات با پيامبر را كرديم، امّ سلمه در پاسخ گفت: وي در خانه است و هم اكنون بيرون مي‏آيد. در آن حال، رسول اللّه بيرون آمد و ما دور او حلقه زديم. پيامبر دست خود را بر شانه علي زد و فرمود: فرزند ابي‏طالب! افتخار كن که تو در ميان مؤمنان داراي هفت ويژگي خاص هستي:
1. اولين ايمان آورنده به من هستي
2. داناترين فرد به ايام الله هستي
3. با وفاترين فرد به پيمان‏هاي الهي مي‏باشي.
4. مهربان‏ترين كس به مردم هستي.
5. عادل‏ترين آنان مي‏باشي.
6. بزرگ‏ترين فرد و داراي والاترين جايگاه در نزد خداوند مي‏باشي

منبع:نورپرتال

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
با عرض سلام و خسته نباشید اینجانب ا-امینی هستم و این وبلاگ در راستای ارزش و اهمیت مساجد و شناخت هر چه بیشتر با اهمیت این پایگاه های مذهبی تهیه شده است امید است گامی کوچکی در این راستا باشد لطفا با نظرات خود ما را در این امر مهم یاری فرمایید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 58
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 12
  • آی پی دیروز : 51
  • بازدید امروز : 14
  • باردید دیروز : 56
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 70
  • بازدید ماه : 77
  • بازدید سال : 410
  • بازدید کلی : 4,711